??نقدی براستدلال شورای نگهبان
قبلادرنوشته ای درباره تصمیم اخیر شورای نگهبان و سخنان آقای یزدی مطالبی به اختصار مطرح نمودم و اشاره شد که آقای یزدی دلیل فقهی حقوقی برای این تصمیم ذکر نکرده اند وتنها گفته اند غیر مسلمان نمی تواند برای مسلمان تصمیم بگیردواما از مباحثی که این روزها ازسخنانی که برخی حقوق دانان و نمایندگان مجلس نموده اند برداشت می شود این است که دلیل عمده آقایان مساله ولایت نداشتن غیر مسلمان بر مسلمان است وخلاصه استدلال آن است که چون عضویت درشورا نوعی ولایت است وغیر مسلمان نمی تواند بر مسلمان ولایت داشته باشد پس این عضویت نامشروع است این استدلال البته از چند جهت مخدوش است
1- نمایندگی در شورا بیش وپیش از آن که ولایت باشد نوعی وکالت است و نماینده در شورا وکیل است نه ولی لذا اساسا مساله ولایت غیر مسلمان بر مسلمان مطرح نیست
2-به فرض که این موضوع نوعی ولایت باشد باز مشکلی ندارد چرا که آنچه در قرآن از ولایت غیر مسلمان بر مسلمان نفی شده ولایت جمعی است واین مساله در نظام اجتماعی قابل فهم است یعنی غیر مسلمان حق حاکمیت بر مسلمان به عنوان یک نظام سیاسی ندارد درحالی که وقتی یک غیر مسلمان به عنوان نماینده در قالب نظام اسلامی وارد یک جمع تصمیم گیری می شود جزیی از نظام اسلامی وخود تحت ولایت کلی نظام اسلامی است و ولایت او در واقع ولایت شخصی نیست بلکه بازگشت به ولایت جمعی نظام دارد ودراین جا نیز مهم این است که اصل حاکمیت و ضوابط و قواعد تحت نظام اسلامی باشد ولذا اگر غیر مسلمانی در نظام غیر اسلامی بخواهد ولایت بر مسلمان پیداکند نامشروع است اما در نظام اسلامی چون ولایت اصلی از آن اصل نظام است نه فرد این مساله هیچ مخالفتی با مبانی واصول حاکمیت دینی ندارد
3- متفرع بر آنچه گفته شد حضور غیر مسلمان در مجموعه نظام به معنای پذیرش این ولایت از جانب اوست و او تحت ولایت نظام اسلامی و مسلمانان است نه به عکس
4-باتوجه به مطالب قبل عضویت غیر مسلمان نه تنها در مثل شورای شهر مشکل ندارد بلکه در مناصب مهم تر مثل وزارت نیز بلااشکال است و نباید با فهم و قرائت فردی از احکام جمعی و نظام ساز وجامعه محور اسلام به سمت برداشت های نادرست رفت که هم مخالف اسلام اجتماعی سیاسی است وهم مخالف حقوق انسانی و موجب تضعیف نظام خواهد شد